تضاد گفتمانی ایران و آمریکا
مجموع شرایط موجود و تضاد گفتمانی ایران و آمریکا . در مجله خبری ایران 303 نیوز، با تحلیل دقیق و پوشش کامل رویداد ها، ادامه خبر را با ما دنبال کنید.
تضاد گفتمانی ایران و آمریکا
این روز ها، مذاکرات غیر مستقیم ایران و آمریکا به موضوعی داغ در محافل سیاسی داخلی و جهانی تبدیل شده است. جمهوری اسلامی ایران از زمان انقلاب تا کنون چندین بار به مذاکره با آمریکا پرداخته است و مذاکرات اخیر تجربه ای جدید به شمار نمی آید؛ اما شرایط کنونی در منطقه، اهمیت این مذاکرات و نتایج آن را به شدت افزایش داده است. هدف ما تحلیل پیامد های احتمالی نتایج این مذاکرات است که می توان آن را در چهار حالت خلاصه کرد:
حالت اول؛ توافق جامع, توافق جامع به این معناست که جمهوری اسلامی باید در تمامی زمینه ها، از جمله حقوق بشر، برنامه هسته ای، مسائل موشکی، موضوعات منطقه ای و سایر موارد اختلافی، به توافقی با آمریکا برسد. این امر تنها زمانی محقق می شود که یکی از طرفین یا هر دو، از اصول خود صرف نظر کنند. اگر به ایدئولوژی دو کشور نگاهی بیندازیم.
متوجه خواهیم شد که جمهوری اسلامی با اعتقاد به قاعده نفی سبیل (وَلَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا) (آیه ۱۴۱ سوره نساء) و آمریکا که بر مبانی فلسفی لیبرالیسم استوار است، هرگز از اصول خود عقب نشینی نخواهند کرد. در واقع، کوتاه آمدن هر یک از طرفین به معنای پایان گفتمان غالب آن نظام خواهد بود.
حالت دوم؛ توافق محدود در حوزه هستهای در این شرایط، توافق تنها به موضوع هسته ای محدود میشود و اگر مذاکرات به این نتیجه برسد که ایالات متحده از صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران اطمینان حاصل کند، روابط دو طرف به حالت عادی بازگشته و تحریم ها لغو خواهد شد.
مذاکرات ایران با آمریکا
با توجه به تجربیات ایران در مذاکرات گذشته، علی رغم تأکید مکرر آژانس انرژی اتمی بر صلح آمیز بودن فعالیت های هسته ای ایران، نه تنها تحریم ها لغو نشد، بلکه تعداد قطع نامه ها علیه ایران بیش از دو برابر افزایش یافت و فشار ها برای پذیرش مذاکرات در زمینه موضوعات جدید (موشکی) نیز شدت گرفت. حتی در همین مذاکرات، ایالات متحده ابتدا خواستار اطمینان از صلح آمیز بودن فعالیت های هسته ای ایران بود، اما اکنون که مذاکرات در حال پیشرفت است، دولت آمریکا به موضوع برچیدن صنعت هسته ای ایران اشاره می کند. بنابراین، موضوع هسته ای به عنوان نخستین گام در راستای خلع سلاح جمهوری اسلامی و احتمالاً لیبیزاسیون ایران مطرح می شود.
گفتمان ایران و آمریکا
حالت سوم؛ عدم توافق و ادامه روند موجود, عدم توافق و ادامه وضعیت کنونی تنها در صورتی اتفاق خواهد افتاد که زیاده خواهی های آمریکا ادامه یابد و جمهوری اسلامی نیز از مواضع خود عقب نشینی نکند. در این صورت، روابط ایران و آمریکا به نقطه آغازین خود باز می گردد و گزینه های قبلی مانند تحریم و ایجاد آشوب داخلی دوباره در دستور کار قرار خواهند گرفت.
حالت چهارم؛ عدم توافق و رویارویی نظامی ,اگر حالت چهارم عدم توافق و رویارویی نظامی به وقوع بپیوندد، دو رویکرد ممکن است شکل بگیرد: 1.رویا رویی مستقیم (نقطهای و تمامعیار) ۲. رویا رویی نیابتی. احتمال وقوع رویکرد اول در این حالت به چند دلیل بسیار کم است.
تضاد مداکرات ایران و آمریکا
اولین دلیل، توان بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران است. ایالات متحده هر زمان که قصد داشته باشد عملیات نظامی علیه کشوری را آغاز کند، ابتدا از عدم وجود یا حداقل ضعف قدرت بازدارندگی آن کشور اطمینان حاصل می کند؛ مانند حملات به عراق، افغانستان، لیبی و ویتنام.
دلیل دوم، وجود دوستان منطقه ای و علاقه مندان به جمهوری اسلامی است که در تمامی کشور های منطقه و حتی در کشور های قاره اروپا و آمریکا حضور دارند. هرگونه جرقه ای که علیه امنیت ایران ایجاد شود، می تواند به معنای انفجار یک انبار باروت در جنوب غرب آسیا باشد. در ابتدا، این وضعیت به نفع ایالات متحده نیست و در مرحله بعد، برای کشور های حوزه خلیج فارس نیز ناخوشایند خواهد بود.
ایران و آمریکا گفتمان
سومین دلیل این است که پس از انجام عملیات نظامی علیه کشور ها، ابتدا شاهد تقویت انسجام داخلی و سپس بروز نفرت نسبت به کشور متجاوز خواهیم بود. ایالات متحده تا کنون تلاش کرده است تا شکاف های قومی، مذهبی و سیاسی را در ایران ایجاد کند و شکل گیری انسجام در جمهوری اسلامی به معنای از بین بردن تمام تلاش هایی است که تا کنون انجام شده است.
هیچ کشوری از کشور های منطقه، خاک خود را در اختیار ایالات متحده برای حمله نظامی علیه جمهوری اسلامی قرار نخواهد داد زیراکه هرگونه همکاری با ایالات متحده، پاسخ متقابل جمهوری اسلامی را دربر خواهد داشت و این پاسخ، نقطه آغاز فروپاشی امنیت ملی، فرار سرمایه گذاران خارجی، ریزش ارزش پول، اخلال در صنعت توریست و گردشگری و ده ها مشکل دیگر برای آن کشور خواهد بود.
تهدید حیات سیاسی غربگرایان
۱. فشار برای دستیابی به توافق جامع ۲. ایجاد ترس و نگرانی در افکار عمومی نسبت به احتمال وقوع درگیری نظامی
غرب گرایان با ایجاد دو قطبی مذاکره یا جنگ، به دنبال حفظ و تقویت موقعیت خود در قدرت بوده اند. آن ها با انجام مذاکرات، خود را به عنوان نجات دهنده مردم معرفی کرده و ادعا می کردند که با این کار، سایه جنگ را از سر کشور دور کرده اند. در دولت شهید رئیسی و دولت کنونی که هیچ یک از چهره های برجسته غرب گرا در آن حضور ندارند.
پیگیری مذاکرات بدون گره زدن مسائل حیاتی مانند آب آشامیدنی به آن، و جلوگیری از شکل گیری دو قطبی مذاکره یا جنگ، قدرت جمهوری اسلامی را در مذاکرات تقویت کرده است و این موضوع حیات سیاسی غرب گرایان را با چالش مواجه کرده است.
گفتمان ایران و آمریکا
پیش بینی می شود که نتیجه مذاکرات به یکی از دو حالت دوم یا سوم منجر شود؛ یعنی نه از اصول خود کوتاه خواهیم آمد و نه جنگی در کار خواهد بود. در این صورت، باید منتظر فعالیت های گسترده غرب گرایان باشیم که خود را به عنوان مبتکر و مغز متفکر مذاکرات معرفی کرده و پیروزی جمهوری اسلامی را به نام خود ثبت کنند تا بتوانند از افول تفکر خود جلوگیری کنند. ان شاءالله با بصیرت مردم، این تلاش ها به نتیجه نخواهد رسید و جامعه برای همیشه از تفکر پوسیده غربگرایان نجات خواهد یافت.
⏬مقالات پیشنهادی برای شما عزیزان⏬
حمله مشترک آمریکا و اسرائیل به بندر الحدیدهآرنولد به رئال مادرید پیوستحمله موشکی یمن به فرودگاه تل آویو